مادر شوهر جان عمل آب مروارید چشم داشته
نه اینکه عمل مهمی باشد در این اوضاع نابسامان جسمی من
اما به هر حال مادر است و دوست داشتم پسرش در کنارش باشد در لحظات قبل از عمل
خودش هم چند روزی هوای زادگاه را در ریه هایش فرو برد ؛ شاید کنده شود از دردها و رنج های من
هفته اول تزریق بوی مورفین می دهد و استخوان درد
خون دماغ های پی در پی و تهوع
اما وقتی تصمیم می گیری تا پای جانت بجنگی تاب می آوری همه را
دوباره سر پا می شوم ؛ هر چند که اثر داروها تجمعی باشد و تزریق های آخر توانفرساتر
باید لبخند زد و به زانو در نیامد
آدم رنگی جان منتظرم است
پی نوشت :
عامو، شوهر ما رو سیل نبره تو شیراز
روزهای قشنگ بدون آدنوما کارسینوما...
برچسب : نویسنده : fedia بازدید : 142